معنی پایتخت فراری
حل جدول
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد زبان فارسی
رمیده، گریخته، گریزان، گریزپا، متنفر، متواری، نفور
فارسی به عربی
مراوغ، هارب
فرهنگ فارسی هوشیار
گریزان (صفت) گریزان، در حال گریز.
فارسی به ایتالیایی
evaso
معادل ابجد
1904